معنی پاشیدن، ریختن، افشاندن, معنی پاشیدن، ریختن، افشاندن, معنی /اadbj، cdoتj، اtaاjbj, معنی اصطلاح پاشیدن، ریختن، افشاندن, معادل پاشیدن، ریختن، افشاندن, پاشیدن، ریختن، افشاندن چی میشه؟, پاشیدن، ریختن، افشاندن یعنی چی؟, پاشیدن، ریختن، افشاندن synonym, پاشیدن، ریختن، افشاندن definition,